کبک
حکایت راه رفتن کبک است حکایت ما
که اگر بخواهی راه رفته کبک را یاد بگیری راه رفتن خودت را هم فراموش می کنی !!!![]()
بچه ها اعتراض داشتند که چرا به ما توپ نمی دهید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم اولیا معترض ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هستند که بچه ما توپ به سرش خورده !!!!!!!! به بچه ها بگویید بازی نکنند و در حیاط ندوند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟![]()
گفتند پس ما چه کار کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟![]()
+ نوشته شده در دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۸۹ ساعت 21 توسط صولت شریفی
|